نویسنده: سحر توکلی پنج شنبه 87/10/19 ساعت 12:47 عصر
سیب
تو به من خندیدی و نمی دانستی من به چه دلهره سیب را از باغچه ی همسایه دزدیدم.
باغبان از پی من تند دوید، غضب آلوده به من کرد نگاه، سیب دندان زده از دست تو افتاد
به خاک.و تو رفتی و هنوز خش خش گام تو تکرارکنان می دهد آزارم و من اندیشه کنان
غرق این پندارم که چرا خانه ی کوچک ما سیب نداشت؟
در منزل شعرا
یک درس زندگی
عجایب
جان جهان
حکایت بهشت وموسی
ارزشت نزد خدا
ماه تولد و رنگ
روانشناسی میوه ها
[عناوین آرشیوشده]